Fable III

Fable III

Fable III

پیتر مولینیو (Peter Molyneux) خالق سری Fable استعداد بی نظیری در خلق دنیاهای افسانه ای و فانتزی دارد. بر مبنای همین استعداد، شماره اول Fable را عرضه کرد و دنیایی کاملا جدید و البته زنده خلق کرد. نسخه دوم Fable هم عنوانی بسیار درخشان در کارنامه Xbox 360 بود.شهروندها همه دوست دارند بسته به توانایی شان شوخی کوچکی داشته باشند یا شما را به آزمون فرعی مضحکی بفرستند که همزمان با تحسین شما در انجام این کار، خنده ای هم برای انجام این کار می کنند.
این عناصر در فیبل 3 (fable iii)، به اوج رسیده است؛ هر چند که دیگر بخش های این سفر به این اندازه دلپذیر نیستند. تغییراتی انجام شده که بازی ساده فیبل حتی ساده تر هم شده است و ماجراجویی در این بازی نیازی به فکر ندارد. زندگی ماجراجو خیلی پیچیده نخواهد شد و مسیرهای انتخابی وی مشخص است. نبود ارتباط احساسی با دیگران باعث می شود حتی با سگ تان که همراه شما در جنگ ها و پویش ها است نیز رابطه خاصی نداشته باشید. حتی با وجود چنین ضعف هایی، فیبل 3 از نظر زیباشناختی در سری خود به اوج رسیده است.

Fable III

در فیبل 2 اگر یک جنتلمن به تمام معنا بودید یا آدم شر و بدخواه، در فیبل 3 به دردتان نخواهد خورد. قهرمانی که آلبیون را در سری قبل نجات داد، حالا 2 بچه دارد که قرار است پادشاهی را در زمان بلوغ به دست بیاورند. همه اعضای خاندان شما هم خیلی امید ندارند که مردم راضی و در صلح باقی بمانند. بزرگ ترین پسر پادشاه قبلی سراغ شیاطین رفته و از قدرتش استفاده می کند و رعیت های زیر دست خود را خوب اذیت می کند. به عنوان فرزند کوچک تر خانواده (که می توانید انتخاب کنید دختر است یا پسر)، از قصر فرار می کند و ارتش خود را برای نبرد علیه برادر بزرگ تر آماده می کند. در داستان فیبل 3 نسبت به داستان فیبل های پیشین، تفاوت بیشتری وجود دارد، از جذابیت خاص دیدن رهبرهای دهکده های مختلف گرفته تا مجبور بودن به درست رفتار کردن برای ردآوری ارتش.
عدم انتخاب در پویش اصلی بازی کمی ناامیدکننده است، هر چند نبود انتخاب در شیوه بازی پویش اصلی ناامیدکننده تر است، اما با این حال در مقایسه با واقعیت، خیلی نمی شود خط داستانی را سرزنش کرد. برای به دست آوردن قدرت، باید ایثار کرد و مردم را متقاعد کرد که حقیقتا در طرف آنها قرار دارید و پس از این که تاج و تخت را به دست آوردید، آن موقع می توانید هر طور دوست دارید بازی کنید و به آدم های خوبی که کمکتان کردند، پشت کنید. این هم البته منطقی به نظر می رسد. البته دنباله منظمی برای بازی وجود ندارد، مثلا می توانید در یک دهکده، تمام آدم های بالغ را از لب تیغ بگذرانید و قتل عام به راه بیندازید، اما لحظاتی بعد در پویش اصلی خود به راه نیک و پرافتخار خود ادامه دهید که این یکی واقعا منطقی به نظر نمی رسد. در یکی از ماموریت های اولیه بازی، می توانید یک مرغ را بکشید یا زنده بگذارید. در صورتی که زنده بگذارید، در مسابقات مرغ دوانی می توانید شرکت کنید. بازی آنقدرها شما را اذیت نمی کند که بعدها از انتخابی که کردید، پشیمان شوید.
نبود ارتباطات عاطفی در کل بازی وجود دارد و همه کاراکترها با یکی دو حرکت موزون و فیگورگرفتن خام می شوند. همانند بازی قبلی، رفتارهای شما با یک نفر روی رابطه تان تاثیر می گذارد و همین رفتارها می تواند منجر به آشنایی یا حتی ازدواج نیز باشد. هر چند اگر خوب رفتار نکنید، دشمن تراشی خواهید کرد.
بیان احساسات یکی از همین بخش هایی است که گفتیم در فیبل2 وجود داشت و الان به آن صورت وجود ندارد. قبلا می شد هر رفتاری را هر موقع که دوست داشتید انجام دهید، در حال حاضر این رفتار تنها محدود به یکی دو حالت خاص می شود و مجبورید یکی از این دو را انتخاب کنید.
باعث شرمندگی است که ناتوانی در ایجاد ارتباط عاطفی، شخصیت های فیبل3 دوست داشتنی را به یادماندنی نمی کند. بازی بسیار زیبا است. همه جوانب جلوه های ویژه این بازی پر از اغراق و صحنه های چشم نواز است و تغییرات بهتری از نظر رابط گرافیکی در آن انجام شده است. به هر کجا که سفر کنید، شکل و ظاهر خاص خود را دارد و نمی توان این حس را خنثی کرد که یک دوری در آن سرزمین بزنید و از منظره لذت ببرید. افق های نفسگیر و جنگل های افسونگر شما را به خود فرامی خوانند؛ آسمان پر از ابرهای زیباست یا گاهی اوقات می توانید شفق قطبی را هم مشاهده کنید. هر چند که از دل قهرمان خبر ندارید، اما قلب خودتان بی گمان از دیدن این مناظر بیشتر خواهد زد.
متاسفانه زوایای فنی بازی به اندازه زوایای هنری آن صیقل خورده نیستند. بزرگ ترین مشکل بازی، مسیریابی آن است. سگ شما که خیلی خوب می تواند گنج ها را پیدا کند، حس مسیریابی درست و حسابی ندارد. مسیریابی برای انسان ها هم مشکل است، مثلا وقتی با یک همراه سفر می کنید، انتظار دارید کنار شما راه برود، اما همراهتان سر هر دست اندازی که در مسیر باشد، گیر می کند و این مشکلات می تواند زود از امتیاز تجربه تان کم کند.
این مشکلات فنی آنقدر می شود که حتی کاراکترهای خودکار هم نمی توانند مسیر خود را پیدا کنند. در مینی گیم ها ممکن است با کاهش سرعت بازی مواجه شوید و فریم ها کمتر شوند.
بخش نبردها نیز با مشکلات خاص خود دست و پنجه نرم می کند. در فیبل2، سه قابلیت اصلی شما به 3 دکمه مختلف وصل بود. نبرد زمینی، جادو و نبرد از راه دور و کافی بود تا آن دکمه را گرفته و نتیجه را مشاهده می کردید. قبلا حتی در فیبل می شد انتخاب کرد که از چه سلاحی استفاده کنید که این هم حذف شده است. به این ترتیب می توان از همه حرکات استفاده کرد و دیگر برای بهتر شدن در حملات از راه دور، نیازی نیست که به طور تخصصی به یک فعالیت بپردازید. هر چند اگر نخواهید همه قدرت های خود را استفاده کنید، می توانید از یکی دوتای آنها دست بکشید. از همین جا بگوییم که جادو زور خیلی زیادی در بازی دارد و برای نابودی دشمن، بهترین وسیله است. دشمنان معمولا گروه گروه به شما حمله می کنند و با یک طلسم می توان به خوبی همه شان را از پای درآورد.

Fable III

هرچند که جادو بسیار موثر است، اما بالاخره کسل کننده می شود. همچنین وقتی بین حمله های مختلف حرکت می کنید، یک تاخیر عجیب و غریب در بازی وجود دارد و به این ترتیب نمی توانید دستورغذای متنوعی برای کشتن دشمنان آماده کنید. فیبل 3 هر چند که نقاط ضعفی دارد، اما بزرگ ترین نقطه ضعفش، فیبل 2 است. بازی بسیار شبیه به فیبل 2 طراحی شده است و نمی تواند هویت منحصربه فردی داشته باشد. بهبودهای کوچکی که اینجا و آنجا انجام شده، خیلی نمی توانند تاثیر مثبتی داشته باشند، بنابراین ممکن است این بازی لذتبخش برای بسیاری یک دژاووی طولانی باشد.این بازی برای دو پلتفرم PC و X360 ساخته شده که در این زمان فقط نسخه ی کنسولی آن عرضه شده است . طبق گفته های سازندگان , نسخه ی PC این بازی هنوز برای کامل شدن نیاز به وقت میباشد .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







موضوعات مرتبط: نقد و برسی
[ پنج شنبه 29 اسفند 1392 ] [ 14:45 ] [ علی امیدی ]
[ ]